رگ خواب این دل، تو دستای تو بوده






رگ خواب این دل، تو دستای تو بوده
ترک های قلبم، شکست تو بوده
من و با یه لبخند، به ابرا کشوندی
با یک قطره اشکت، به آتیش نشوندی
مدارا نکردی، با دل واپسیم رو
ندیده گرفتی، غم بی کسیم رو
با این آرزویی که بی تو محاله
یه شب خواب آروم، فقط یک خیاله
چقدر حیفه این عشق، همینجور هدر شه
یکی از من و تو، بره در به در شه
باید سر کنم با، همین جای خالی
حالا تو نبودن، بگو در چه حالی
مدارا نکردی، با دلواپسیم رو
ندیده گرفتی، غم بی کسیم رو

نظرات 1 + ارسال نظر
پیدای پنهان سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ http://http://razaviyan.blogfa.com/

سلام و عرض ادب....
از اینکه با محفل ژر محتوای شما اشنا شدم خوشحالم.
با مطلبی در مورد غدیر شهر دلتنگی هام رو به روز کردم .خوشحال میشم باز هم با حضورتون گرما بخش شهرم باشید.
یا علی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد