بن بست باور

باز تنهاترینم
باز با لاله سرخ لگد ماله محبت در انتهای باور هستی تنهاترینم
باز در انتهای بن بست باورها در امتدادعطر یاس در این بیگانه بازار جدایی زیر شلاق نا ملایم طبیعت ارام میسوزم
باز میمانم و می دانم نمی مانم....در غبار شبه الود بودن ها میتازم و نه اما...رسیدن را نمیدانم
نمی گویم که باور را نمی بینم نخواهم گفت که فریاد طبیعت را نمی فهمم نباشد وقت من اکنون میدانم...نمی دانم چه می دانم
مرا اکنون طبیعت می کند مدفون نگاهم را نمی بیند؟فغانم را نمی فهمد؟سکوتم را نمی خواند؟
مرا در قرن

پر پرواز

 

باز آرزوی پرواز دارم در سر  

باز پرگشودن را دارم در سر 

باز هم این دل تنگ است در این سینه  

باز می خواهد رها شود از این سینه تنگ  

باز چه خوش است پرواز را  

باز چه زیباست زندگی در آسمان را  

باز می رود این خاطر من سوی آسمانها  

باز هم پرواز خوب است  

باز حس پرواز حس سبکی است  

باز حس آرامش است پرواز  

باز هم زیباست پرواز را  

 

پرواز 3 جوجه در آسمان آبی

برف

و باز صدای پایش را می شنوم  

و باز هم منتظر حضورش هستم  

و باز به نظاره خواهم نشست این همه زیبایی را  

و زمستان را دوست دارم  

و سپیدی طبیعت دوست داشتنی است  

و همان سرمای دوست داشتنی برف 

و بازی های کودکانه با برف 

و باز آدم برفی 

و چه زیبامی ساختیم آدم برفی را  

و چه زیبابود  

و منتظر حضورت هستیم ای برف  

ای زیباترین موهبت الهی  

ای برف ببار و همه را سپید کن  

زمستان بی برف لطفی ندارد    

زمستان بی سرما معنی ندارد  

می گویند وقتی برف می بارد  

وقتی برف به زمین می آید  

تا به زمین برسد بر بال ملائک سوار می شود  

و فرشته ها این موهبت الهی را به زمین می رسانند  

شاید فرشته ها با زمین قهر کرده اند  

نه فرشته ها از زمین که قهر نمی کنند  

شاید فرشته ها از ما مخلوقات خداوند قهر دارند  

ای خدا ما منتظر زمستان هستیم  

ای فرشته ها ما دلمان تنگ شده  

ای فرشته ها ما را تنها نگذارید  

برف زیبا برف سرد دوست داشتنی  

سوار بال فرشته ها شو و سوی ما آی  

ما منتظر برف هستیم  

برف

مگه آدم بدا عاشق نمی شن

مگه آدم بدا عاشق نمی شن  

 

به ولله دل کمه دنیارو می دن  

 

اگه عشقت نبود اینجا نبودم   

گرفته عشق تو کل وجودم   

تو که از دل رباها دل ربودی  

درعشقت چرا بر من گشودی  

http://irannaz.com/ax1/427/4.jpg